هرچی فکر کردم چیزی بنویسم نتونستم و چیزی به فکرم نیومد و تنها مطلبی که ارزش نوشتن داشت این بود که این سه روز تعطیلی هم به بطالت گذشت وهیچ استفاده مفیدی نکردم و مهمتر از این اینکه وقتی یاد امتحانات پایان ترم می افتم تنم میلرزه.

باعث : رقیب قدیمی بانی ٬ مسبب اصل ماجراها ٬ کوره تبدیل نان به آجر ٬ بوجود آورنده حوادث ٬ مقصر اتفاق ٬ قهرمان اصلی داستانها ٬ فتوکپی مسبب . 

سلام . دیشب جای همه وب لاگ نویسا خالی خیلی حال داد سه ساعت با خاکسترپیاده راه رفتیم و بعد غذا خوردیم ٬ ولی خیلی حال داد . مشگلی هم که باعث شده بود زندگی برام سخت بشه هم حل شد و خیلی خوب و الان زنده زنده هستم .

واژهها از دیدگاه سکوت

انقلاب : بهار جامعه ٬ فصل سرخ انسان ٬ فصل رویش بشر ٬ عید اجتماع ٬ سال تحویل سلسله ها ٬ خیابانی که به آزادی ختم میشود .

نوعی دیگر

همونطور که دیروز گفتم قصد دارم قسمتی رو به صورت ثابت به روی نوشته هام بذارم که قرار بود اسمش گلواژهها از دیدگاه سکوت باشه ولی تصمیم گرفتم تبدیلش کنم به واژهها از دیدگاه سکوت .

ابر: تخیل دریا . وقتی خیال کوه به سر دریا میزند ابر متولد میشود .ابر میل دریا به گلدشت و تماشاست .قدم دریاست بر فرق زمین ٬ ابر قدم زدن دریاست ٬ ابر ٬ پرواز دریا بر کرانه های جهان است ٬ ابر٬ دریای رهایی یافته است ٬ دریائی که به فراست آزادی می افتد . ابر سوختن دل دریا از دوری خورشید است .دریا ٬ آینه خورشد است و ابر تصویر بی کرانگی .