نوشتن با موسیقی وای ......
چه لذتی داره ٬ من که نمی تونم بهش فکر نکنم تو رو نمی دونم.
دیروز که از پنجره ماشین به اطرافم نگاه میکردم دیدم ٬ مردی برپایه مجسمه ایستاده و آواز اساطیر رو میخونه ٬ زنی بساط زیبائیش را پهن کرده ٬و روژ شراب و سایه چشم آفتاب میفروشد٬ گوشواره خوشه ها ٬سینه ریز ستارگان ٬ لبنیات فرشتگان ٬ ملکی بر سکو تکیه داده بود و داد می زد داغ داغ محبت ٬ مرهم سینه اس ٬ یخ در بهشت ٬ وای چه رویای قشنگی دیدن مردم اطرافم که هر کدوم یک فرشته هستن و هر کدوم یک رمان بی پایان .
من همیشه عاشق رمان و فیلم بودم چون هردوشون یک جور زندگی کردن در مکان و زمان دیگری بوده .
واژهها از دیدگاه سکوت
برباد رفته: رُمان عمر ٬ تراژدی خاطرات ٬ نمایشنامه عاشقان جهان ٬ رقیب دیرینه هملت ٬ سر گذشت گرسنگان محبت ٬ یاداشتهای پراکنده دلدادگان ٬ حاصل خرمی دوست داشتن .
salam
web blog khailo khobi dari , makhsosan man az esmesh khaili khosham omad
omidvaram shad bashi va
movafagh
سلام دوست عزیز . وبلاگ بسیار خوبی داری و خوب هم مینویسی . موفق باشی
سلام حسین
چرا به عمو سر نمیزنی؟!
حسین جونم
وقتی که گوشه تو با طبیعت یه نت و یه نوا بشه. سنفونی زیبای طبیعت برات زیباترین ارکست دنیا می شه.
آوای زمان و مکانی که توشیم خیلی قشنگه. مثل زیبایی کلام و سخن تو.
دوست دارم حسین جونم
حسین ...بابا عاشق تو که عشق رو گا....پس بگو دیشب ان سرو صداها از خونتون چی بود!!!!!!
بابا طرف ضایعت کرده .بمیرم برات...
یه کم این فمینیستبازی رو بذار کنار ..صادقانه برو جلو
قربانت :هادی
از این مطلب ماشینحسابت خوشم اومد:
امروز هم کار کردیم .تا فردا چه میدانیم
فردای چون امروز از آن ما نیست .
بیکاری دهن واز کرده فقر چون مرداب از درون میجوشد و کار هم تکرار مفهوم بزور زنده ماندن است
خورشید با خورشید صاحبکاران طلوع نمیکند.....
حسین جان بقیهاش رو هم که خودت میدونی....
بای
حسین همش تقصیر توکه تلفونتون اشغاله.