د نیا قایم موشک بازی عشاق است و و من یقین دارم تنها یک دست ، زیر نامه های عاشقانه جهان را امضاء می کند . زیبایی ، دیوانه است. زیبایی دلش می خواهد روی پیشانی زنان هندی یک خال خونین بگذارد .
زیبایی دلش می خواهد بر گرد آتش قبیله های آمازون وحشیانه برقصد . زیبایی خون پلنگ را سرمه چشم آهوان می کند . ما را وادار می کند تا قلب کوچک قناری را بر قفس خویش مصلوب کنیم . زیبایی ما را می برد لب پرتگاه های که جنون ، آب دهانش را قورت می دهد.
ما را بر گرد مینیاتور معتاد می کند.
ه نر کاردستی محبت است . ما وقتی بچه بودیم برای جاهای بی آدرس نامه می نوشتیم . صبح ها مثل گنجشک دور سماور خورشید جمع می شدیم .
نزدیکی های قرن هشت و نیم صبح می زدیم به بیستون که کوه کنی فرهاد را تماشا کنیم . عصرها حوالی دوره قاجاریه قدم میزدیم . جنگل ما را یاد میرزا کوچک خان می انداخت ، هر وقت خسته می شدیم سری به قهوخانه نقاشی های کمال الملک می رفتیم ، نهضت تنباکو دود می کردیم و معاهده ترکمان چای می نوشیدیم و تا نزدیکی های چاپ سنگی با مجاهدان مشروطیت بحث سیاسی می کردیم . تنگ غروب صدای توپچی های نادر بلند می شد .
البته توپچی های نادر کار شاعرانه ای نمی کردن ولی هر چیزی که قدیمی می شود ارزش شاعرانه پیدا می کند .
خیلی از اشیاء گذشته امروز شعرند .
ا مشب در دشت شعله ها هستم ، در دیار زبانه ها ! امشب در مسافرخانه مرگم ، با اجساد باد کرده آرزوها ، امشب در رفیع ترین قلل تنهایی بسر می برم ، در گمنام ترین محله بدنامی ، امشب بر دروازه دوزخ به همراه گناهی معصوم ایستاده ام و به حسرت ، خوش سیمایی می نگرم که از آن سوی سرنوشت آمده است ، امشب مرا به درگاه پنجره ای که بر ما هتاب پر ستاره ای گشاده است ، به دار آویخته اند و در حالی که روحم را در گداخته ترین آه های جهان عذاب می دهند ، به شبنم آمیزترین گل های عالم می اندیشم ...
امشب در شیون آه ها هستم در گورستان کهنه خاطرات ، امشب در فراموشی خیالم در پستوهای سرگردانی ، امشب اشکی معصومم که بر جنازه گناهی عفیف فرو ریخته است ، امشب بی ستاره ترین شب آسمان را در بی روزن ترین سیاهچالهای تقدیر نظاره می کنم ، امشب در ماهتاب ساحل تنهایی دست در دست کهنه ترین آرزوهایم انداخته ام و بر خیالی ترین شبح ماه در غلیظ ترین مه خداحافظی می نگرم ، امشب در تلخ ترین دقایق شیرین ، با خونین ترین ثانیه های فرهاد دست به گریبانم .
امشب جسمم را در سر آغاز روحم بجا گذاشته ام.